جدول جو
جدول جو

معنی چشمه بیگی - جستجوی لغت در جدول جو

چشمه بیگی
(چَ مَ بَ)
دهی است از دهستان بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان که در 18 هزارگزی باختر هرسین و 5 هزارگزی جنوب شهر هرسین به کرمانشاهان واقع است. دشت و سردسیر است و 79 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه. محصولش غلات، پنبه و حبوبات و راهش مالرو است و در تابستان با اتومبیل هم میتوان رفت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ مَ)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از قرای کوهستان کرمان است’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 231)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ بَ)
دهی است از دهستان حسنوند بخش سلسلۀ شهرستان خرم آباد که در سه هزارگزی شمال خاوری الشتر و سه هزارگزی شمال خاوری راه شوسۀ خرم آباد به الشتر واقع است. جلگه و سردسیر است و 90 تن سکنه دارد. آبش از چشمه برقی ورز. محصولش غلات، حبوبات، لبنیات و پشم. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است. ساکنین این آبادی از طایفۀحسنوند میباشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ سَ)
دهی است از دهستان سیاه منصور بخش مرکزی شهرستان شاه آباد که در 28 هزارگزی جنوب خاوری شاه آباد و 5 هزارگزی جنوب چقاجنگه واقع است. دشت و سردسیر است و 380 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه فرعی به شاه آباد از طریق کار خانه قند دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
مؤلف مرآت البلدان نویسد: ’از مزارع مؤمن آباد قاینات است که قدیم النسق و بلاسکنه میباشد’. (از مرآت البلدان ج 4 ص 235)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ زَ)
دهی است از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 16 هزارگزی شمال خاوری دیزگران و 2 هزارگزی شمال چنگیزه واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 155 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات، حبوبات و لبنیات. و شغل اهالی زراعت و بافتن قالیچه، گلیم و جاجیم وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ گُ)
ده کوچکی است از دهستان قلعه تل بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز که در 17 هزارگزی شمال باختری باغ ملک کنار راه اتومبیل رو هفتگل به ایزه واقع است و 40 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ سا)
دهی است از دهستان کویت بخش پاپی شهرستان خرم آباد واقع در 30 هزارگزی باختر سپیددشت، که جلگه و معتدل است و 80 تن سکنه دارد. آبش از چشمه عیسی. محصولش غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت وگله داری است. این آبادی کنار راه آهن واقع شده و ساکنینش از طایفۀ پاپی میباشند که در ساختمان و سیاه چادر سکونت دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
دهی است از دهستان بخش صالح آبادشهرستان ایلام که در 12 هزارگزی جنوب ایلام و 4 هزار وپانصدگزی خاور راه شوسۀ ایلام به مهران واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 95 تن سکنه دارد. آبش از چشمه سار. محصولش غلات و لبنیات شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است. ساکنین این آبادی از طایفۀ سوری میباشند و زمستان را بحدود گرمسیر همین بخش میروند و چادرنشین اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ بُ)
ده کوچکی است جزء بخش حومه شهرستان دماوند که در 3 هزارگزی جنوب خاور دماوند و 3 هزارگزی شمال راه شوسۀ تهران بمازندران واقع است و دارای 13تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(بَ)
دهی از دهستان بوانات بخش بوانات شهرستان آباده. دارای 90 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات، حبوبات و انگور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا